نوجواني وهويت:
عامه مردم فكرمي كنند كه نوجوانان كم سن وسال اند ودراين سنين زود است كه درباره فكرنوجوان وفلسفه زندگي درنظراوصحبت كنيم، درحالي كه نوجوانی سن رشد ذهني وبارورشدن عقلي است. نوجوان كه ازدوران كودكي خارج شده، اكنون مي تواند عقلاني بينديشد وقبح وزشت وزيبا را تشخيص دهد، اومي خواهد ازرمز و راز اموروازاسرار و فلسفه حيات سردرآورد. اواهل عقل واستدلال شده وتا زماني كه حقيقت برايش آشكارنشده به همه چيز بي اعتماد است.
مسائلي كه ازجمله رشد خود،توسعه انديشه چراجويي وگسترش توان استدلال ازيك طرف وتحولات زيستي، جسماني وبيداري غرايزازطرف ديگراورا واداربه كشف خود وهويت مي كند تا جائيكه گاهي دورازخانواده وديگران درباره خود مي انديشد كه كيست؟ آفرينش اوچگونه بوده است؟ چرا درجامعه وخانواده اين چنين شرايط خاصي دارد؟ چه رمزورازي دراين زندگي نهفته است؟ هميشه به دنبال چيزهاي مهم وارزشمند مي گردد تا بوسيله آنها شخصيت خود را شكل دهد وبه رشد كامل برسد.
فرآيند شكل گيري هويت:
ازمهمترين مسائل درشكل گيري شخصيت نوجوان مسئله هويت وخوديابي است. اينكه اوكيست، به كجا تعلق دارد وبه كجا خواهد رفت؟ اينگونه سئوالات مظهرجريان هويت يابي نوجوان است.
اريكسون، تشكيل يك هويت شخصي منسجم را نتيجه مثبت نوجواني وبي هدفي وآشفتگي وعدم شناخت خودرا نتيجه منفي نوجواني مي دانست.
دومولفه اصلي هويت:
پيدا كردن يك هويت شخصي ودست يافتن به يك ايدئولوژي شخصي، يعني رسيدن به ارزشهاي كليدي ومحوري، اعتقادات معنوي وايجاد رابطه محكم با خانواده واجتماع.
انواع هویت:
هويت جنبه هاي متعددي دارد ازجمله: شخصي،ديني، اجتماعی،شغلي، ميان فردي ونژادي- قومي كه ممكن است يكي ازاينها درفرد تشكيل شود وديگري تشكيل نشود.
هويت يابي وابسته به دو متغيراست:
الف: اكتشاف( گاهي به آن بحران مي گويند)
ب:تعهد
دردوره اكتشاف نوجوان به شدت با جنبه هاي مختلف هويت خود رودررو مي شود وآنها را زيرسوال مي برد وتعهد با تصميم داشتن يا نداشتن رابطه دارد. نوجوانان ازلحاظ ميزان بحراني كه تجربه مي كنند يا تعهد شان باهم فرق دارند.
يكي ازمحققان اين حوزه به نام جیمزمارسيا براساس بحران ها وتعهدها، نوجوانان را به چهار گروه تقسيم كرده است. چون بين وضعيت هويتي وبرخي نگرش ها ورفتارها رابطه وجود دارد. بدنيست هريك ازاين چهار مورد و وضعيت را دقيق تر بررسي كنيم.
الف- پخش شدن هويت: اين گروه ممكن است راههاي مختلفي را كشف كرده يا نكرده باشند ولي هيچ هويتي الآن درحال شكل گيري نيست، اين افراد ممكن است متعهد نباشند وازكارهاي شاق وپرزحمت فراركنند، آنها ظاهرا بي هدف، گوشه گير، سرگردان وآشفته اند. احساس پوچي دارند، برنامه ريزي برايشان دشواراست ونمي توانند تصميمات محكمي بگيرند.
ب- مختومه شدن هويت: اين گروه نوجواناني هستند كه دچاربحران نشده اند وآنها راههاي مختلف را بررسي وكشف نكرده اند.اینها سخت با والدين خود همانند سازي مي كنند.
ج- تعليق هويت: نوجواناني كه دربحران به سرمي برند وتعهدات مبهمي دارند دروضعيت تعليق هستند. دوراني كه درآن براي تعهدات صريح وروشن آمادگي ندارند.اين افراد خوشبخت وخوشحال نيستند ودر وضعيت كشف هويت می باشند .
د- دست يابي به هويت: اين نوجوانان راههاي مختلف را بررسي وكشف مي كنند وبه هويت دست مي يابند. هويت هاي آنها شخصي ومستقل است. نه كاملا مطابق با شخصيت هاي پدرومادرونه كاملا متفاوت ومتضاد، يعني بعضي ارزشها ونگرشهاي پدرومادررا حفظ وبعضي ديگررا حذف كرده اند، اين گروه سازگاري خوبي دارند وبا همسالان وبزرگترها روابط خوبي برقرار می کنند.