همچنين دانش مقدماتي از فيزيک به شما کمک ميکند قضاوتهاي عالمانه و از روي بصيرتي در رابطه با چيزهاي مهمي که در جامعه، کشور و دنيايتان با آن مواجهايد، داشته باشيد.
به مرور زمان و در هنگامي که در حال مطالعهي اين متون هستيد اخبار دور و برتان را تعقيب کنيد. از اينکه چقدر فيزيک (به طور مستقيم و غير مستقيم) در خبرها وجود دارد شگفت زده ميشويد.
اگر شما سير و گردش در دنياي فيزيک را با حس کنجکاوي و تشنگي دانش شروع کرديد هرگز ناکام و نااميد نخواهيد شد.
مثلاً يادگيري چگونگي ترکيب نور خورشيد و قطرات باران در بوجود آمدن رنگينکمان درک ما را از زيبايي آن عميقتر ميکند.
يادگيري نيروي جانب مرکز به شما کمک ميکند بفهميد چرا کره ماه تحت جاذبه زمين روي زمين نميافتد.
يادگيري مباني فيزيک هستهاي به شما کمک ميکند تا خطرات گاز رادون و همجوشي هستهاي را بفهميد.
دانستن فيزيک حاکم بر بلندگوي استريو، ارتفاع سنج هواپيما، يخچال، ليزر، اجاق ماکروفر، گيتار و عينک پولارويد،.... درک بهتري نسبت به آنچه آنها انجام ميدهند به شما ميدهد.
در مطالبي که در پيش داريد، فرض بر اين است که خواننده فرد کنجکاو و پيجويي است. صِرف حفظ کردن تعاريف منجر به درک درستي از مطالب نميشود. همانطور که بهخاطر سپردن دستورالعمل بازي فوتبال باعث نميشود شما بتوانيد وارد زمين بازي شده و درست بازي کنيد. شما بايد تمرين کنيد، چيزهايي را بيازماييد، در مورد موقعيتهاي مختلف و چگونگ رخداد پديدهها فکر کنيد و ....
مثلاً خوبه که بتوانيد قانون سوم نيوتن را از حفظ بگوييد، اما فهميدن معني آن و چگونگي کارکرد آن در زندگي روزمره واقعاً اهميت دارد.
در درسهايي که در پيش رو داريم ما اغلب پرسشهايي را مطرح ميکنيم يا از خواننده ميخواهيم کاري را انجام دهد. تا وقتي پاسخ يا نتيجه را نيافتهايد نميتوان گفت واقعاً چيزي را ياد گرفتهايد!
شايد شما فکر کنيد اين "يادگيري با پرسشگري" است. فعاليتهايي مثل "خودتان بيابيد" براي همين منظور آورده شدهاند. بسياري از پرسشها در انتهاي هر درس بر پايهي "يادگيري با پرسشگري" طرح شدهاند. وقتي شما به اين روش يادگيري عادت کنيد، در مييابيد که مطالب را سريعتر و عميقتر از گذشته ياد ميگيريد.
|