دخترها به دنبال پرستيژ هستند و پسران جوياي درآمد !
تفاوت نگرش دختران و پسران در انتخاب رشتههاي دانشگاهي: دختران به دنبال پرستيژ، پسران جوياي درآمد
انتخاب رشته هاي دانشگاهي هميشه به عنوان دغدغه پايان ناپذير کنکوري ها و خانواده هايشان مطرح بوده و مشکلاتي را به بار آورده است.
دخالت در علايق افراد و ترديد و دو دلي در انتخاب رشته از مهترين چالش هاي پيش روي داوطلبان مجاز به انتخاب رشته است. در اين ميان همواره اين سوال مطرح بوده که کدام رشته يا گرايش ها از اهميت بيشتري برخوردار هستند.
کدام رشته بهتر است؟ پولساز يا با پرستيژ
رشته هاي دانشگاهي در ايران بر حسب کاربرد و علاقه به دو دسته تقسيم مي شوند. رشته هاي پول ساز و رشته هاي با پرستيژ.
رشته هاي پول ساز آنهايي هستند که افراد پس از دريافت مدرک آن با حداقل تضمين کافي براي ورود به بازار کار و کسب درآمد روبرو مي شوند.
اينگونه رشته ها در ايران به شدت مورد توجه هستند اما بر حسب برخي شرايط، در آنها هيچگونه تضميني براي پول دار شدن نيست. به عنوان مثال رشته هاي مديريت بازرگاني، حسابداري و علوم کامپيوتر در زمره رشته هاي تحصيلي پول ساز به حساب مي آيند.
اما رشته هاي با پرستيژ آنهايي هستند که ممکن است بازار کار مناسبي نداشته باشند ولي از نظر عامه با کلاس محسوب شوند. ولي واقعيت آن است که در حال حاضر حتي کسب مدرک در اين رشته ها نمي تواند تضمين فوري و بلافاصله براي پول پارو کردن به حساب آيد.
مشکل ناراحت کننده اينجاست که در برخي رشته هاي دبيرستاني، امکان برگزيدن مجموعه اي از رشته هاي جذاب و مورد توجه وجود ندارد.
به عنوان مثال در رشته هاي تجربي و رياضي، پزشکي و مهندسي از بيشترين اقبال برخوردار است. در گروه انساني نيز رشته حقوق و علوم اجتماعي در کانون توجه داوطلبان قرار دارد اما تا چه ميزان مي توان به ترسيم نقشه هاي آرماني دور و دراز از انتخاب رشته اميدوار بود.
تصور دکتر يا مهندس شدن؛ افتخاري موروثي
بيشتر خانواده ها تصور مي کنند که دکتر يا مهندس شدن فرزندان افتخار آفريني براي خانواده بوده و موجب بالا رفتن شأن و شخصيت آنها مي شود. طي سال هاي اخير اين انگيزه به آرامي در حال رنگ باختن است و خانواده ها به کسب مدرک در هر رشته اي از سوي فرزندان بسنده کرده اند.
امروزه کسب مدرک دانشگاهي صرفاً ابزاري تسهيل کننده و نه چندان کليدي براي ورود به بازار کار محسوب مي شود. در دوران معاصر اين تفکر که فارغ التحصيلي يعني مشغول شدن به کار در حوزه تحصيلي مرتبط، به کلي بي اهميت شده است.
اشباع جامعه از فارغ التحصيلان اين امکان را به کلي سلب کرده که افراد پس از گرفتن مدرک بتوانند بلافاصله در شغلي آرام و بي دغدغه با درآمدي بالا مشغول به کار شوند.
از سال 1378 به بعد که علائم هشدار دهنده افزايش فارغ التحصيلان نمود يافت ناگهان تقاضا براي کار به حد بي سابقه اي بالا رفت. اين روند به مرور تا سال 83 به يک پديده نگران کننده دومي نيز منجر شد که آن افزايش تعداد تحصيلکرده هاي دختر نسبت به پسر بود.
اخيراً از اين پديده با عنوان بر هم خوردن تعادل فارغ التحصيلان نام برده شده است. گرچه به هيچ وجه نمي توان افزايش دختران تحصيلکرده را يک خطر محسوب کرد اما نکته نگران کننده زماني است که اين دختران فشار به سيستم را براي مشغول شدن به کار در پيش مي گيرند.
فاکتورهاي اساسي انتخاب رشته و شغل
نتايج يک بررسي نشان داد که ميزان درآمد از کمترين اهميت براي دختران تحصيلکرده آماده به کار برخوردار است. همين تحقيق نشان داده که دختران تحصيلکرده مدت زمان طولاني کارآموزي بدون حقوق يا با کمترين حقوق را به منتظر ماندن براي دست يابي به شغل مناسب ترجيح مي دهند.
همچنين از نظر بيشتر دختران تحصيلکرده، محيط کاري امن مهمترين فاکتور اساسي در يک کار محسوب مي شود. اما از نظر پسران تحصيلکرده درآمد بيشتر نخستين اولويت ورود به بازار کار است. پسران همچنين انتظار دارند که پس از ورود به محيط کار قرار دارد کاري با آنها امضاء شود. اين افراد همچنين تمايل دارند که بر حسب تحصيلات شان مسئوليت هاي کم درد سر و با پرستيژ به آنها محول شود.
به همين دليل رشته هاي پول ساز بيشتر مورد توجه پسران قرار مي گيرد. بر عکس رشته هاي با پرستيژ براي دختران تحصيلکرده در درجه نخست اهميت قرار دارند.
واقعيت آن است که جامعه ما اکنون اعتقاد درس خواندن براي رسيدن به شغل مناسب را از دست داده است. گرچه در پس زمينه ذهني برخي خانواده ها و جوانان کماکان کور سوي اميدهاي آرماني وجود دارد اما واقع نگري ايجاب مي کند که آينده بر حسب پيشداوري هاي غير معقول پايه ريزي نشود.
تمايل پسرها به رشته هاي پول ساز و پر پرستيژ را نمي توان مطلق فرض کرد. تجربه نشان داده که بيشتر پسرها پس از قبولي در رشته اي که مورد علاقه آنها نيست، با اميد و اکراه به ثبت نام و تحصيل مبادرت مي کنند و تعداد اندکي از آنها در ميانه راه انصراف مي دهند.
اما اين نگرش در دختران تا حدي متفاوت است. دخترها به خاطر فرصتي که در اختيار دارند در صورتي که براي ازدواج تحت فشار خانواده قرار نگيرند، به شدت اهل ريسک و انصراف از ثبت نام در رشته هايي که مورد علاقه شان نيست، مي باشند.
تفاوت نگرش دخترها و پسرها در نوع انتخاب رشته دانشگاهي بسيار حائز اهميت است.